غبطه میخورم به حال تو و رفیقانت سردار شهید
در گفت و گو با سردار"شهید رضا رستمی مقدم" اولین مدافع حرم خرم آبادی:
غبطه میخورم به حال تو و رفیقانت سردار شهید
سردار شهید از آن روزی که خبر شهادتت در میان رسانه ها پیچید تنها افسوس خوردم اول بخاطر دیگر نبودن وجود پر از تجربه ،ایثار ،گذشت،مهربانی و کم شدن یک یار وفادا امام خامنه ایی(مدظله العالی) و دیگر به حال خودم که چگونه وچطور میتوانم همسفر و رفیق شما باشم...
چطور می شود تنها برای خدا بود فقط و فقط برای او قدم برداشت و تنها خواهان رضایت او بود نه رضایت خلقش...

من نمیدانم تا چه اندازه در نیمه شب ها تضرع و ناله داشتید اما چه زیبا گره خوردند ناله های نیمه شب شما در جبهه ها و کربلای ایران(هشت سال دفاع مقدس) با ناله ها و اشک هایت در کربلای شام و بر در خانه ی بانوی صبر و مقاومت حضرت "زینب کبری (س)"...
و چه زیبا و زیرکانه برگ مجاهدت خالصانه ات در راه مکتب امام حسین(ع) را توسط خواهرش زینب کبری (س) امضا کردی...
می گویند شهدا بعد از شهادتشان شناخته می شوند و حتی گاهی اوقات باید سال ها بگذرد تا یک شهید را شناخت...
سردار شهید من شما را نمیشناسم تنها عکس شما بر روی بنر است انگار که با من حرف می زند...

راستش من خیلی به حال شما غبطه می خورم نمیدانم چرا ؟؟؟وقتی خبر شهادت شما راشنیدم واقعا حسرت خوردم و احساس کردم چقد فاصله دارم با امثال شما و جا مانده ام ...و چقدر زمان و خستگی جسم و روح لازم است تا به شما ها رسید...
شاید به این خاطر باشد که خیلی وقت است قدم در راه شهدا گذاشتم اما چقدر مسافت طولانی است و شمارش زمین خوردنم در این راه از دستم رفته! هر چه راه می روم به مقصد نمیرسم چرا؟
نکند درمانده شوم در این مسیر...
پس ای سردار شهید اي آنكه بر كرانه ازلي و ابدي وجود بر نشسته اي ، دستي بر آر و ما قبرستان نشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون كش و تا دیر نشده کمکمان کن ...
"اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک"
"رفاقت با شهدا"
http://refaghatebashohada.blogfa.com/
((شهید محمود کاوه -فرمانده لشگر ویژه شهدا))